در سال ۱۴۰۲ تولید کاغذ در ایران جان گرفت و ۶۰هزار تن کاغذ تولید شد، با این حال آمارها حکایت از واردات ۳۰۰ میلیون دلاری کاغذ تحریر در این سال دارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شاید بتوان سال 1402 را نسبت به سالهای قبل از آن؛ دوره پرباری برای حوزه کاغذ کشورمان دانست؛ از یک سو چرخ تولید داخلی به چرخش در آمد و اگرچه نتوانستیم به خودکفایی برسیم، اما حداقل بخشی از نیاز داخلی، آن هم در بخش دولتی یعنی وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پاسخ داده شد، از سوی دیگر زمینهسازی برای بازگشت به مدار تولید در برخی کارخانهها نیز انجام شد.
علاوه بر این در طیف مقابل در بازار آزاد نیز سال 1402 سال کنترل قیمتها و بازار بدون حباب بود، در این سال کمتر شاهد تلاطم قیمتها در بازار و بر هم خوردن نظم بازار بودیم، قیمتها از یک ثبات نسبی برخوردار بود و بازار کمتر شاهد رکود کامل بود.
این درحالی است که براساس آمار در سال 1402 در کشور حدود 60 هزار تن کاغذ چاپ و تحریر تولید شد که از این میان 50 هزار تن توسط کارخانه چوب و کاغذ مازندران تولید شد و برای کاغذ کتابهای درسی و کاغذ نشر در اختیار قرار گرفت و 10 تا 15 هزار تن نیز توسط کارخانه کاغذ پارس و دیبای شوشتر در حال تولید است.
اما این میزان تولید چقدر از نیاز ما را پاسخ میدهد؟
در سالهای دهه 90 نیاز واقعی کشور به کاغذ چاپ و تحریر 300 هزار تن برآورد میشد، اما پس از دوره کرونا و مجازی شدن بسیاری از امور، این رقم تغییر کرد، امروز کارشناسان مصرف واقعی کشور شامل کتابهای درسی، کمکدرسی، دفتر مشق، کتابهای ناشران و... را زیر 200 هزار تن میدانند. با توجه به تولید 60 هزار تن در داخل، طبیعتاً باید بین 120 تا 150 هزار تن کاغذ نیز از خارج وارد شده باشد، اما آمارها حکایت دیگری دارند.
بر اساس آمارهای رسمی، در سال 1402، میزان 276 هزار تن کاغذ چاپ و تحریر بهارزش 300 میلیون دلار وارد کشور شده است، این در حالی است که در سال قبل از آن یعنی سال 1401 که هنوز چرخ تولید داخلی هم راه نیفتاده بود، این رقم 218 هزار تن بوده است.
حال سؤال اینجاست؛ آیا در سالی که 60 هزار تن کاغذ چاپ و تحریر تولید شده است و وزارت آموزش و پرورش واردات کاغذ خارجی برای کتابهای درسی را متوقف کرده است، ناشران نیز بخشی از کتابهای خود را با کاغذهای داخلی منتشر کردهاند، نباید میزان واردات کاغذ کاهش پیدا کند؟ پس چرا این رقم افزایشی بوده است؟
آمارهای رسمی کشورمان نشان میدهد که در 15 سال گذشته ما بهطور متوسط بالای 300 هزار تن در سال واردات کاغذ تحریر داشتیم و این رقم گاهی تا 260 هزار تن پایین آمده و گاهی تا 400 هزار تن نیز بالا رفته است، اما آیا در کشور واقعاً نیاز به این تناژ کاغذ تحریر داریم؟
کارشناسان معتقدند که این میزان واردات بالاتر از نیازی است که ما در داخل کشور داریم، ابوالفضل روغنی گلپایگانی دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا در این زمینه به تسنیم میگوید: دلیل واردات بیش از نیاز در حوزه کاغذ حمایتهای غیرکارشناسی است، ما ارز ارزانقیمت در اختیار واردکنندگان قرار میدادیم تا کاغذ بیاورند، بهجای کاغذ تحریر لمینت، کاغذ ساندویچ و ریپک وارد میشده و در نقاط دیگر مصرف میشده است.
نکته جالب توجه اینجاست که ورود 276 هزار تن کاغذ چاپ و تحریر به کشور و مازاد بر نیاز در حالی رخ داده است که از نیمه دوم سال جاری بسیاری از واردکنندگان از عدم تخصیص ارز برای واردات کاغذ گلایه داشتند، بهعبارت دیگر اگر تخصیص ارز با سرعت بیشتر و بدون محدودیت انجام میشد، طبیعتاً حجم کاغذ وارداتی به کشور افزایش بیشتری پیدا میکرد.
اما آیا واردات کاغذ چاپ و تحریر را باید محدود کرد؟
بابک عابدین رئیس اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ در این زمینه معتقد است: نباید واردات در حوزه کاغذ را محدود کرد چراکه ممکن است صدماتی به اکوسیستم طبیعی کشور و بخش اقتصاد وارد شود که جبران آن بیش از واردات کاغذ هزینهبردار است. شاید مجبور شویم هزینه زیادی برای رفع اثرات مضر تولید کاغذ در کشور صرف کنیم که تأمین آن از خارج از کشور این هزینه را ندارد پس این گزینه همیشه باید روی میز باشد و بخشی از نیازمان را از این طریق پاسخ دهیم.
محدودنکردن واردات کاغذ موضوعی است که حتی تولیدکنندگان کاغذ نیز به آن باور دارند، روغنی گلپایگانی رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا در این زمینه میگوید: با واردات کاغذ تحریر برای تنظیم بازار موافقم اما باید نیاز واقعی به کاغذ تحریر بدون تأثیر از رانت و فشار سیاسی مشخص شود.
امروز در کشور در شرایطی هستیم که تولید داخلی کاغذ با وجود موانع و مشکلات پیشِروی این صنعت از حمایتهای دولتی بهرهمند شده است و در ابتدای راه رسیدن به خودکفایی در این عرصه هستیم، مسیری که باید بهدور از هیاهوی تبلیغاتی و بر اساس استانداردها و نظرات کارشناسی پیموده شود تا پس از چندی بتواند بدون حمایتهای دولتی نیز به راه خود ادامه دهد، در این میان ناگزیر از واردات کاغذ هستیم، تا بتوان نیاز کشور را تأمین کرد، اما این واردات نباید بیرویه باشد، شاید اگر مسئولان و مراجع ذیربط نیاز واقعی کشور به کاغذ چاپ و تحریر را برآورد کنند و بر اساس آن نیاز تصمیمات برای واردات گرفته شود، کمتر شاهد برونرفت سرمایههای ارزی و واردات بیرویه کاغذ باشیم.
این درحالی است که بر اساس آمارها سال 1402 بالغ بر 293 میلیون دلار خمیر کاغذ وارد کشور شده است، خمیری که در تولید کاغذ تحریر حرف اول را میزند، ولی دست تولیدکنندگان از ارز دولتی برای واردات این ماده اولیه مهم در صنعت تولید کاغذ کوتاه مانده است، به این ترتیب بد نیست مدنظر داشته باشیم که اگر بخشی از ارز اختصاصیافته به واردات کاغذ (محصول نهایی) بهسمت واردات ماده اولیه تولید یا همان خمیر کاغذ هدایت میشد؛ هم مدیریت در واردات انجام شده بود و هم حمایت منطقی از تولید که این روند میتواند تضمینکننده ادامه حرکت چرخ تولید صنعت کاغذ در کشورمان باشد.